سه شنبه 94/4/16
اشاره کتابهای آسمانی وخصوصا قرآن کریم به سرنوشت تاریخ وسرانجام پیکار جبهه حق وباطل، وبیان نشانه های زمان فرارسیدن آن ازسوی امامان معصوم علیهم السلام به پیروان خود، اقدامی بی هدف وازسرتفنّن نبوده است.
علائمی که پیشوایان دینی دربیانی رمز آلود وگاهی صریح (به تناسب ظرفیت مخاطبان)درمورد رویدادهای بزرگ پیش رو بیان داشته اندباهدف ایجاد هشیاری بیشتر درمحاسبه شرایط ،وکسب آمادگی لازم درجبهه حق و غافلگیر نشدن موءمنان دربرابرفتنه ها وفراز وفرودهای آخرالزمان است.
ازنشانه های اعلام شده دربیان امام باقرعلیه السلام، "یوم الأبدال" است.(1)یعنی روزگار تبدیل شدن انسانهاواوج گرفتن "ریزشها ورویشها" . انسانهایی باسابقه ایمان وانقلابیگری ومبارزه، درابتلائات الهی وفتنه های زمینی، راه راگم میکنندوطعمه شیطان میشوند(2)وعده ای هم که به بیراهه رفته بودنددراثربرخی حوادث وکناررفتن نقابها هشیار میشوندوبه جمع موءمنان می پیوندند. اگرچه گفته شده است که حجم ریزشهادراین دوره بیش از رویشها است.
حوادث
سالهای اخیر منطقه علیرغم چهره خشن ونتایج غم انگیز وتأسفبارخودیک اثر
مثبت داشت وآن اینکه نقاب ازچهره بسیاری ازدولتهاوگروهها (ومذهب نماهای دست
نشانده مدعی مسلمانی) انداخت وصف آراییهای حقیقی براساس ماهیت واقعی
جریانها ، درمنطقه شکل گرفت وملتها،دوستان ودشمنان واقعی خودرا شناختند.
آن
گونه که خداوند در آیه 63 سوره انفال می فرماید: "پیوند زدن و به حرکت
آوردن دل ها در مسیر هدایت الهی، تنها در محدوده قدرت اوست و اگر
پیامبر(ص) همه ذخایر و ثروت های زمین را بذل و بخشش کند، نمی تواند این
گونه دل ها را به هم پیوند بزند" و انبوه مردم را درشرایط دشوار، مصمم و
مشتاق به میدان بیاورد. گویی هر از چند گاه باید چشم فرعون ها و نمرودها
به وجود اراده ای برتر خیره شود. موسی ها و ابراهیم ها یکی پس از دیگری
بیایند تا چراغ راه مردم شوند و راه بنمایانند.
سه شنبه 94/2/29
یکی
ازنشانه های "رشدیافتگی" انسان،برخورداری ازتوان صیانت سرمایه وتأمین
منفعت دردادوستدها است.(1) تحصیل ثروت ومراقبت وبهره برداری سالم ازآن،
امری پسندیده است. آنچه ناپسنداست هدردادن ثروت ازطریق اسراف ویامصرف
نادرست است.امیرالمؤمنین علیه السلام درمصرف زهدمی ورزیدند نه
درتولید.بسیاری اززمینهای بایر اطراف مدینه را که به نخلستان تبدیل
کردندوسپس وقف نمودندازمنظرارزش تلقی شدن تولید سرمایه بود.یکی ازشرایط
وقف، مالکیت واقف است واگرزمینهای احیاءشده درمالکیت آن حضرت نبودوقف
موضوعیت نمی یافت.
شناخت
مفهوم وکاربرد"سرمایه" ، "سود وزیان"واصول وفنون دادوستد، فرصت شناسی
وبکارگیری تلاش وپشتکار و "عقل حسابگر"وهشیاری و....همه ازلوازم تحصیل ثروت
است.کسی که ثروتی را باتلاش ومجاهدت بسیار به دست می آورد درانتخاب شریک
وهمکار ویاطرف دادوستد بی دقتی نمی کندوثروت خودرا نیز،دردسترس هرکه اظهار
دوستی کند، قرارنمی دهد.
دوشنبه 94/2/7
اشاره: در قسمت اول این یادداشت به ضرورت گفتمان سازی مطالبات مردم و خانواده ها از معلمان کشور و چشم انداز جدیدی که در نظام تعلیم وتربیت ترسیم می کند پرداختیم. اکنون در قسمت دوم و پایانی یادداشت در بیان چگونگی ایفای نقش تربیتی معلم می پردازیم:
منظوراز"نقش تربیتی معلم"که حلقه مفقوده نظام تعلیم وتربیت فعلی وازمطالبات مهم خانواده هاست، این است که معلم در همان ساعاتی که به فعالیت آموزشی اشتغال دارد، به دلیل رعایت برخی ملاحظات (که درادامه این نوشتار آمده است)، تاثیر تربیتی نیزمی گذارد . در این صورت آن علمی که دانشآموز به کمک معلم به آن دست مییابد، تبدیل به حجاب نمیشود وغروروجهل را دامن نمیزند.امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: رُبَّ عالِمٍ قد قَتَلَهُ جهله وعلمه معه لاینفعه.یعنی : چه بسا دانشمندی که مقهورجهل خود می شودودانشی که اندوخته است سودی به اونمی رساند. (نهج البلاغه حکمت104)
وزارت آموزش وپرورش نیزدرفرض برخورداری ازچنین دغدغه ای ، می تواند خود پیش قدم این موضوع گردد وبرای آن بسترسازی نماید، هرچند رسانه های ارتباط جمعی وتریبونهای اجتماعی وفرهنگی نقش مهمتری میتوانند ایفا کنند.اگر این رویکرد مورد توجه قرار گیرد هم زمینه مشارکت بیشترمردم درپیشبرد اهداف آموزش وپرورش رافراهم می سازد وهم اهتمام بیشتردولت به چاره اندیشی اساسی در هموارسازی تحول بنیادین آموزش وپرورش وتوجه به منزلت معلمان وبهبودکیفیت وکارآمدی نظام تعلیم وتربیت ر ا موجب می گردد واولین گام برای این مهم نیز انتخاب مدیری توانمندوبرخوردار ازاحساس مسئولیت لازم درقبال مطالبات مردم است.
فرهنگ که یکی از وجوه تمایز انسان با حیوان است از جهت مفهومی از «اندیشه و نگرش» نشأت میگیرد، اما از جهت رفتاری حتماً تحت تأثیر نظام تعلیم و تربیت است؛ از خانه تا مدرسه و اجتماع و از قبل تولد تا دوره کمال.
بیماری
فرهنگی یعنی آسیب دیدگی و تضعیف این «وجه تمایز» و در معرض خطر قرار
گرفتن آن. مسائل و اقتضائات بیماری فرهنگی از بسیاری جهتها شبیه بیماری
جسمی است؛ مثلاً قابل پیشگیری و قابل درمان است، البته اگر علائم آن به
موقع و درست تشخیص داده شود و بدخیم نشده باشد. همچنین میتواند حیات
بیمار و یا افراد معاشر با او را تهدید کند و اگر شدت یابد، بیمار بستری
می شود و اگر مُسری باشد قرنطینه (ایزوله) می گردد تامحیط زیست آلوده
نشود، وبه دیگران نیز هشدار داده میشود که به او نزدیک نشوند و یا در
صورت نزدیک شدن، از لباس و کفش و کلاه و ماسک مخصوص استفاده کنند و خیلی
زود آن محل را ترک نمایند.
دولتی که باچالشهای جدی اقتصادی مواجه است وهنوز منشوری از وعده های داده شده به مردم راپیش رو دارد......دولتی که می خواهد از اقتدار وعزت به دست آمده دراثرمقاومت وپایداری ملت ،پاسداری کند....دولتی که برای رسیدن به عدالت اقتصادی ،اجتماعی وسیاسی وزمینه سازی جهشهای علمی به پشتوانه ایمان ومعنویت وحمایت وهمبستگی نیازمند است، ناگزیراست که فضای اعتماد وهمدلی وهمزبانی با ملت رافراهم کندوبه اقتضائات آن عمل نمایدتابتواند برای این ظرفیت عظیم ، انگیزه حضوروهمراهی بادولت درعبورازگردنه های حساس واهداف دشواررا فراهم آورد.
دوشنبه 93/12/25
مهلتی که خداوند به ابلیس داد، آمیخته با حکمت است. این امهال نه تنها مزاحمتی برای امر ربوبیت و پروردگاری ایجاد نمیکند که در بسیاری از موارد، مکمل مسئله اختیار انسان برای اعتلا است، تا سرنوشت خود را با “انتخاب” مبتنی بر عقل و فطرت و راهنمایی پیامبران، یا تبعیت از شیطان، ترسیم کند. آنچه که شیطان بر بعضی قلبها “القا” میکند برای امتحان آنهاست. (1) مومن بصیر و هشیار در برابر این القا مقاومت میکند و تسلیم نمیشود اما کسانی که فاقد “قلب سلیم” اند راههای عقب نشینی از اسلام را جستجو میکنند و برای آن توجیه میتراشند.
خداوند میتواند راه پیامبران را در امر هدایت و راهبری انسانها هموار و آسان نماید، اما چون انبیا، معلم انسانها در نسلهای بعدی هم هستند، زندگی آنها را سرشار از تلاش و جهاد و مبارزه برای تعیین سرنوشت قرار داده است، چرا که خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه تغییر را از خودشان آغاز کنند. (2)
سه شنبه 93/12/12
ملتی که در صدد تعالی و عزت است برای رسیدن به آن از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزد، ره صد ساله را کوتاه کردن ،آینده نگری و تلاش و فداکاری می طلبد . قدر شناسی فرصتها و بهره گیری از لحظه لحظه های رویش و توانمندی نیزاز لوازم موفقیت و پیشرفت یک ملت است. هر ملتی از این جهت به قهرمانان، می بالد که آنها را نماد درخشش استعدادهاو بالندگی خود می داند . قهرمانان الگو می شوند . نه تنها تلاش و کوشش و مجاهدت ، که سبک زندگی آنان نیز به عنوان مدل موفقی برای پیشرفت ، موفقیت و درخشش مورد تأسی واقع می شود . ملتی که از نمونه های موفق الگو نگیرد و قهرمانان خود را در قاب تابلوها ، متوقف و محصور کند ، شایسته ملامت است . چنین ملتی در رقابت توسعه وپیشرفت شکست می خورد و متوقف می گرددو باید خود را برای فرمانبری از کشورهایی که سبقت گرفته اند،آماده کند .