بحث فرهنگ در ورزش بر خلاف آن چیزی که در افکار عمومی به خاطر نحوه قلم فرسایی برخی از رسانه ها شیوع پیدا کرده است مشکل بدرفتاری بعضی از ورزشکارها نیست چرا که این قبیل بد رفتاری در بعضی از اقشار دیگر هم دیده می شود. اما در ورزش بزرگنمایی می شود که در مورد سایر اقشار البته این اتفاق نمی افتد. بحث فرهنگ در ورزش به این مساله برمی گردد که ورزش در جایگاه هدف قرار گرفت و گاهی هم ابزاری برای در آمد ، مساله فرهنگی در ورزش این است که ورزش باید در خدمت سعادت و خوشبختی و رستگاری واعتلای انسان قرار گیرد . ما وقتی امیرالمومنین (ع) را به عنوان الگو معرفی می کنیم این طور نیست که وقتی حضرت علی (ع) در جنگ خندق جلوی عمربن عبدود می آید بازوی حضرت علی (ع) هراس ایجاد بکند چون که به بازوی عمربن عبدود نمی رسد یا جسم امیرالمومنین (ع) ایجاد هراس کند چون قد و قواره عمربن عبدود که درشت تر بود و جلب توجه بیشتری می کرد ، آن چیزی که در آن صحنه با عث ابهت و عظمت امیر المومنین (ع) می شود این است که این نیرو را در خدمت فرهنگ و آرمان های خود قرار داده است . در خطبه 150 می فرمایند: راه یافتگان کسانی هستند که بصیرتشان را بر فراز شمشیرهایشان قرار داده اند. (حملوا بصائرهم علی اسیافهم ) یعنی قدرتشان تحت فرمان فرهنگ و بصیرت و منطق است این طور نیست که بی هدف استفاده شود. اینکه امام خمینی (ره) در مورد آمریکا می فرمودند که گاو شاخ دارد ولی عقل ندارد توصیفی که کردند این بود که قدرت و نیروی فاقد عقل ارزشمند نیست بلکه خطرناک هم است.