نگرش تربیتی به مهارتهای اقتصادی
سه شنبه 93/12/5
درآغاز سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی، هر یک از این دو موضوع مهم به طور جداگانه مورد بحث و گفتگو و تبیین قرار گرفت. اگر اقتصاد با فرهنگ همگام شود، به ورزشگاه تربیت و اخلاق تبدیل میشود و این در صورتی است که فرهنگ موفق شود برای اقتصاد ریلگذاری کند.فقه شیعه این ریل گذاری را مهندسی کرده است. اما تحقق فراگیر آن همان حلقه مفقودهای است که در گرو تربیت مدیران و کارشناسان معتقد قرار گرفته است. دانشگاههای ما که از سالهای دور، بنای زیرساختهای علوم انسانی را به غربیها تقدیم کردهاند، در عرصه اقتصاد متخصصان و کارشناسانی متناسب با همان جهان بینی تربیت میکنند و این متخصصان نیز همان اندیشه را میتوانند اجرا کنند! اسلام اقتصاد را به عنوان یک اصل قبول دارد اما آن را هدف نمیداند. در فقه ما بر خلاف غرب، انسان هرگز یک ابزار نیست و همه کیان و سرنوشت او از منظر میزان منفعترسانی مادی محاسبه نمیشود. مالکیت انسان اعتباری و مشروط است و مالکیت مطلق از آن خداست. ثروت مشروع، از کار و تلاش به دست میآید. اسراف و تبذیر و نیرنگ و فریب در روابط اقتصادی جایز نیست. حرص و طمع و بخل، نفی، انفاق و احسان و وقف، تحسین شده است.
یکی از وجوه مشترک فرهنگ و اقتصاد مسئله «حسابگری» است و مهارتهای اقتصادی نیز از تمرین حسابگری به دست میآید.
- کسی که حاصل زحمت و کار خود را به انسانی نیازمند تقدیم میکند.
- کسی که ثروت خود را برای احداث مسجد و مدرسه به کار میگیرد.
- کسی که از حق شرعی و قانونی خود صرف نظر کرده و مجرمی را عفو و از پای چوبه دار آزاد میکند.
- کسی که پای بر امیال طغیانگر خود میگذارد و نفس سرکش را لجام میزند.
- کسی که از خواب شیرین سحرگاهی صرف نظر کرده و برای راز و نیاز با خدا بستر را ترک میکند. همه نتیجه حسابگری است و البته این حسابگری هم برای رسیدن به منفعت و لذت است. اما منفعت در افقی عالمانه، و لذت در دنیایی متفاوت و سرشار از بهجت و نشاط روحی. فلسفه زندگی انسان در این دنیا، تعیین سرنوشت مبتنی بر اختیار بین خیر و شر براساس حسابگری و معیار فطرت، تعقل و بهرهگیری از راهنمایی و روشنگری انبیای الهی است.
خدای متعال در قرآن کریم با به کارگیری واژههای اقتصادی به ابلاغ مفاهیم فرهنگی و تربیتی و ایجاد انگیزه برای داد و ستد معنوی پرداختهاند واژههایی مثل تجارت (1) خرید و فروش (2) قرض (3)، و در دعاها نیز از این قبیل تعابیر برای فهم بهتر پیام آمده است (4).
یکی از عرصههای مهم تربیت نیز، «تربیت اقتصادی» است به دو معنا:
1- تربیت دینی از کودکی، با بهرهگیری از مفاهیم و تمرین تعامل اقتصادی.
2- تربیت اقتصادی از نوجوانی برای کسب مهارت در جهت تولید و تامین درآمد و توان اداره زندگی.
اما در موضوع اول: تربیت، مفهومی انتزاعی است که تحقق آن نیازمند ظرف مناسب است از جمله اینکه ناظر بر شکوفایی استعدادها و پرورش خلاقیتها است.
بسیاری از صفات پسندیده و اخلاق حسنه در عرصه عمل و تمرین و ممارست حاصل میشود و سفارش گفتاری به تنهایی منجر به تحول رفتاری و تربیت انسان نمیشود.
تعامل اقتصادی، مفاهیم و عناصر آن ظرف مناسبی برای تربیت دینی و تمرین مقتضیات آن است. مثلا فهم «دادو ستد» و تمرین عملی متناسب سن فرزند، بستر مناسبی است تا مربیان بتوانند از آن برای تربیت
دانش آموزان در مسائلی مثل رعایت حقوق دیگران، صداقت، پرهیز از نیرنگ و دروغ، اجتناب از حرص و طمع ـ تفکر و حسابگری، شناخت سود و زیان، اندازه نگاه داشتن، رعایت حریمها، عدالت، انصاف، وفای به عهد، خدمت، هشیاری در روابط اجتماعی و... بهرهگیری کنند.
موضوع دوم: نظام اجتماعی ما که به بهانه زمانبندی تحصیل، سربازی، اشتغال و امکان تامین معیشت، حداقل 10 سال بین سن بلوغ و ازدواج فرزندان ما فاصله انداخته است و این نیز خسارتهای فرهنگی و اخلاقی بسیاری را به بار آورده است، به این سئوال توجهی ندارد که جوان ما در مدت این 10 سال چگونه به نیاز فطریاش برای تشکیل خانواده و تحصیل آرامش در کنار همسر و تامین سالم و پاک غریزه قدرتمند جنسی، پاسخ دهد؟!
در گذشته که خانواده زودتر شکل میگرفت، شاهد تربیت اقتصادی سنتی بودیم تا فرزندان به محض توانایی برای ازدواج و تشکیل خانواده از توان لازم برای تامین معیشت خود برخوردار باشند. پدرانی که شغل آزاد داشتند یا در بازار بودند، فرزندان خود را در اوقات فراغتشان به کار میگرفتند و بر اساس کار، به آنان حق الزحمه میپرداختند. برای فرزندان نیز درآمد به دست آمده از زحمت و تلاش خود عزت آفرین بود و همراه با احساس کرامت، بر خلاف پول تو جیبیهای بدون زحمت که آثار معکوس تربیتی بر جای میگذاشت. برخی از اولیاء که خود شغل آزاد نداشتند از دوستان شاغل خود تقاضا می کردند تا در فصل تابستان و ایام تعطیل مدارس، فرزندشان را برای کسب تجربه اقتصادی به همکاری بپذیرند. یا اینکه برخی نوجوانان به تشویق خانواده در کنار در خانه خود بساط فروش کالا میگذاشتند و داد و ستد را تمرین میکردند.
در روستاها مسئله از این جدیتر بود و اکنون نیز در مناطقی از کشور که مهاجرت به شهرها صورت نگرفته، همچنان مشاهده میشود که فرزندان در اقتصاد خانواده مشارکت دارند و با حضور در مزارع و شالیزارها و گندمزارها یا در امر پرورش دام و صنایع دستی، در تولید درآمد، نقش جدی ایفا میکنند. و لذا نسبت به برخی از فرزندان شهری که حتی یک گام هم بدون تکیهگاه پدر و مادر نمی توانند بردارند، از فهم اقتصادی و معیشتی و توان خود اتکایی بیشتری، برخوردارند.
تقویت فرهنگ خوداتکایی در خانواده و تعریف حق الزحمه در ازای کار (هر چند در منزل) و اینکه: هرکه نان از عمل خویش خورد و زمینه سازی تدریجی برای مبادرت به تولید و کسب درآمد و فاصله گرفتن از تکیهگاهها و هر از چندی آزمایش روی پای خود ایستادن، از جمله مقدمات تربیت اقتصادی است.
درک مفاهیمی مثل دخل و خرج، دوراندیشی در مصرف و پرکاری در تولید و بهرهگیری اقتصادی از اوقات فراغت و اهتمام برای تجمیع سرمایه و تولید و کسب درآمد و تلاش در عملی کردن، آن غیر از کارآمدی و اعتماد به نفس و خوداتکایی، موجب احساس هویت و کرامت و عزت می گردد و چنین فردی نیز برای تامین معیشت زندگی در صورت تشکیل خانواده دچار وحشت و اضطراب نمیشود و با تلاشی مضاعف گلیم خود را از آب بیرون میکشد.
هرچند برخی از مدارس به صورت خودجوش ابتکاراتی در این زمینه به کار گرفتند اما اقدام اساسی در حوزه «تربیت اقتصادی و زیستی» به عهده وزارت آموزش و پرورش است . شورای عالی آموزش و پرورش نیز از سالها قبل، این وظیفه را به عنوان یکی از ساحتهای تربیتی تصویب و ابلاغ کرده است.
وزارت آموزش و پرورش با برنامهریزی و اقدام در هر دو ظرفیت تعریف شده فوق و زمینهسازی برای پرورش استعدادهای دانش آموزان، خدمت بزرگی به آنان و خانوادهها و استقلال اقتصادی کشور میتواند ارائه نماید.
برای تحقق این منظور، معاونت پرورشی و تربیت بدنی وزارت در سال 1386 با پیگیری و جلب موافقت سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت کشور «دفتر برنامهریزی تربیت اقتصادی و زیستی» را بنا گذاشت و کار این دفتر با آمایش وضع موجود کتب درسی پایههای مختلف تحصیلی در حوزه مفاهیم اقتصادی آغاز شد تا نسبت به برنامهریزی مناسب برای تامین منابع تکمیلی درسی و تعریف روشهای عملی به تفکیک 3 دوره تحصیلی آن زمان و توسعه تدریجی آن اقدام نماید. اما تلاشها و اقدامات این دفتر در میانه راه پس از تغییر وزیر متوقف گردید و دفتر برنامهریزی تربیت اقتصادی و زیستی قبل از سالگرد تاسیس خود به دلیلی غیرکارشناسانه و به بهانه کوچکسازی ساختار تشکیلاتی وزارت حذف گردید! اکنون و در پی چندین سال پی در پی شعار اقتصادی سال، و به دلیل وجود ظرفیتهای انسانی و محیطی بالقوه و بالفعل بسیار زیاد در کشور، برای دستیابی به استقلال اقتصادی و توسعه فرهنگی ـ تربیتی، ضروری به نظر میرسد که وزارت آموزش و پرورش نسبت به احیای دفتر یاد شده و تمهید تربیت اقتصادی و زیستی دانشآموزان، خصوصا در اجرای راهکار 5-6 فصل هفتم سند تحول بنیادین اهتمام نماید.
پی نوشتها:
1- قرآن کریم سوره صف آیه 10
2- قرآن کریم سوره توبه آیه 111
3- قرآن کریم سوره بقره آیه 245
4- دعای ابوحمزه ثمالی: الحمدلله الذی اسئله فیعطینی و إن کنت بخیلا حین یستقرضنی.