غرب بر سر دو راهی اسلام و صهیونیسم
یکشنبه 93/11/5
پیام اخیر مقام معظم رهبری به جوانان غرب با الهام از قرآن کریم(1) و در شرایطی اعلام گردید که از نظام لیبرال دموکراسی با ارمغان جامعهای نابسامان و عملکرد جنگطلبانه، تروریستپرور و برانداز حکومتهای برآمده از انتخابات و آراء مردم، چیزی جز یک تابلو باقی نمانده است. نظامی که جامعه آرمانی آنان به دلیل جهانبینی مادی رنگ باخته و بحران هویت، آینده آن را بر لبه پرتگاه قرار داده است. اکنون دستی برای یاری آنان به سویشان گشوده شده است و پیامی آکنده از خیرخواهی و آمیخته با روح ابوت و محبت برای جوانان غرب ارسال گردید، تا با شناخت و آگاهی بیشتر به استقبال آینده بروند و خود سرنوشتشان را ترسیم کنند تا در رویدادهای بزرگ پیش رو مقهور نشوند.
ابعاد و پیامهای آشکار و پنهان این رویداد تاریخی با گذر زمان و حوادث پیش رو تفسیر خواهد شد هم چنانکه در نامه مهم امام خمینی قدس سره به رهبر اتحاد جماهیر شوروی(سابق) اتفاق افتاد و بعدها گورباچف اعلام کرد که ای کاش به نصیحتهای آن پیام ترتیب اثر داده شده بود.
با کنار رفتن کلیسا و معنویت از زندگی سیاسی و اجتماعی غرب عرصه برای مطرح شدن رویکردهای نژادگرایانه یهودیان اروپا و آمریکا فراهم شد و ناسیونالیسم سکولار را به ارمغان آورد. جای خالی کلیسا نه تنها با عامل معنوی دیگری پر نشد که ناسیونالیسم، مسیحیان را بیشتر متوجه ملت و نژاد خود کرد و سکولاریزم نیز دینزدایی را از همه شئون فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعه آغاز کرد. در چنین شرایطی اندیشمندان غربی نظام لیبرال دموکراسی را به عنوان جامعه مطلوب بنا گذاشتند و تعریفی مادی و منفعتی از انسان، آزادی، عدالت، حکومت و... ارائه دادند با شعارهایی رویایی و مردم پسند، که با ظهور انقلاب اسلامی و طرح مردم سالاری دینی در نظام حکومتی، بسیاری از ادعاهای غرب به چالش کشیده شد و در گذر زمان و عملکرد معکوس آنان باطن آن شعارهای زیبا آشکار شد و یکی پس از دیگری رنگ باخت.
<** ادامه مطلب... **>
غرب برخلاف همه شعارهایش در مورد لیبرال دموکراسی، ناگزیر شد براساس "منفعت" خود حکومتها را ارزش گذاری کند! با حکومتهای دیکتاتوری و بیگانه از قانون و پارلمان و رای و انتخابات و مردم، بنای دوستی و همکاری و همزیستی بگذارد و با حکومتهای دیگر برخاسته از رای مردم و انتخابات آزاد بستیزد و در جهت براندازی آن با لشکرکشی، جنگافروزی، کودتا و حتی استخدام تروریست، اقدام کند مثل آنچه که در رفتار غرب نسبت به انقلاب اسلامی در ایران و بیداری اسلامی در بحرین و یمن و اقدامات براندازانه نسبت به دولتهای بر آمده از انتخابات در عراق وسوریه ومصر صورت گرفت، و این یعنی کوبیدن میخ بر تابوت لیبرال دموکراسی و اعتراف به نیرنگ در "شعارهای دموکراتیک".
غرب که اکنون از بیماریهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و گسترش روزافزون اختلالات روانی و خودکشی و آسیبهایی مثل از هم پاشیدگی خانواده و ایدز و اعتیاد و رشد منفی جمعیت و بحران بیکاری رنج میبرد و اینکه نتوانسته است جامعه مطلوب خود را محقق کند، تمدن ادعایی خود را در معرض یک چالش بزرگ میبیند. ملتهایی که ازسبک زندگی غربی الگوگیری کردند نیزبه همین آسیبها گرفتارشدند.هرجااین تمدن راه پیداکرد، احساس ناامنی ،تعمیق شکافهای اجتماعی وگسست خانوادگی و اضطراب وافسردگی افزایش پیداکرد.
سلطه اقتصادی و سیاسی و رسانهای وجریان سازیهای انتخاباتی یااقدامات براندازانه صهیونیستی نیز عرصه را بر آنها تنگ کرده است. از یک سو نگران سرمایهگذاریهایی که در سرزمینهای اشغالی کردهاند هستند و از سوی دیگر با ریسمان رژیم صهیونیستی به داخل هر چاهی نمیتوانند بروند. اعتراض مردم اروپا و خصوصا مسلمانان فرانسه به جنایات غزه و کودککشیهای رژیم اشغالگر، دولتهای اروپایی را به صورت جدی به چالش کشید و ناگزیر شدند شعارهای لیبرالیستی خود را کنار بگذارند و مسلمانان و معترضان را به بدترین شکل در خیابان ها،سرکوب کنند.
رژیم صهیونیستی هر چندگاه یک بار با ایجاد انفجار، یا حوادث تروریستی وبحران سازی در کشورهای اروپایی ، افکار عمومی غرب را علیه مسلمانان و امنیت آنان میشوراند و ضمن ناامن جلوه دادن اروپا با مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی نیز مقابله میکندوبااسلام هراسی ووادارکردن رسانه های تحت سلطه خود به اهانت به مقدسات اسلامی چالش بین خودواروپارابه چالش بین اروپا وجهان اسلام تبدیل می کند.
امامسلمانان در اروپا و آمریکا، با مشاهده واقعیتهای عینی جامعه غربی و مقایسه آن با تعالیم زندگی بخش اسلام و قرآن، واهتمام به نظام خانواده هر سال بر جمعیتشان افزوده میگردد و تعداد بیشتری از مردم وفرهیختگان به اسلام روی می آورند. مراکز فرهنگی اسلامی و مساجد و رسانهها و رفتار و پوشش و آداب و رسوم و نظام خانواده و محافل و مناسبتها به عنوان جلوههایی از زندگی متعادل مسلمانان، چشمهای حقیقتجوی جوانان را به خود دوخته است.
اکنون مردم و خصوصا جوانان مخاطب این پیام، فارغ ازآنچه رسانه های صهیونیستی می خواهندبه آنهابفهمانند! میتوانندبامطالعهوبررسی به جستجوی حقیقت روندو بین صلاح خود و مصلحت اندیشی سیاستمداران،انتخاب کنند.
درچنین شرایطی دعوت مقام معظم رهبری به تحقیق پیرامون قرآن وشناخت اسلام، به مثابه چراغی برای روشنگری جوانان غرب است. اما شناخت اسلام در این پیام همه مسئله نیست بلکه مقدمهای برای دسترسی به حقایقی دیگراست که در آن نهفته است:
1- جوانان اروپا و آمریکای شمالی را مخاطب قرار داده است که بیش از مناطق دیگر تحت نفوذ رسانههای صهیونیستی و تحریف حقایق علیه اسلام هستند و دولت مردانشان نیز.
2- اگر چه جمعیت غالب این مناطق مسیحی هستند اما جوانان غیرمسیحی هم مخاطب قرار گرفتهاند و پیام خطاب به "عموم جوانان" است چرا که در حقیقت جویی و آیندهسازی مشترک هستند.
3- ماهیت دولتمردان حاکم که باتحریف حقایق سرنوشت دیگری برای مردمشان میخواهند رقم بزنند، تلویحا یادآوری شده است و اینکه جوانان از هم اکنون باید به فکر "جایگاه حقیقت" در نظام آینده حاکم بر کشورشان باشند.
4- اگر چه مطالعه اسلام از منظر نگرش انقلاب اسلامی توصیه نشده است اما این اطمینان وجود دارد که اگر تحقیق مستقیم در مورد قرآن و تعالیم پیامبر اسلام (ص) صورت گیرد به همین نگرش خواهند رسید.
5- در میان همه کشورها و ملتهای اسلامی این جمهوری اسلامی ایران است که عموم جوانان غرب را به اسلام فرا میخواند و توطئههای صهیونیستی وآمریکایی را افشا میکند و این به مفهوم پیشگامی در احساس مسئولیت نسبت به جهان اسلام و وجود ظرفیت رهبری در انقلاب اسلامی است.
6- دعوت به مطالعه مستقیم در مورد اسلام، مقدمهای برای کشف "حقیقتهای نو" است. این راز سر به مهر میتواند به آینده جهان و رویدادهای بزرگ پیش رو مرتبط باشد. همان مسئلهای که دو سال قبل نیز در آستانه شروع اعتراضات ملتهای اروپا به مشکلات اقتصادی غرب با تعبیر دیگری (مثل: جهان در مرحله یک پیچ تاریخی بزرگ است)، بیان گردید.
7- اگر چه مخاطب ظاهری جوانان غرب هستند اما اندیشمندان و سیاستمداران هم سهم خود را از این پیام دریافت میکنند که از سر انصاف و براساس حقیقت و فارغ از فشارهای صهیونیسم، با اسلام و انقلاب اسلامی تعامل داشته باشند.
مقام معظم رهبری در مناسبت دیگری فرموده بودند: این انقلاب را هنوز نشناختهاند "هفت گنبد گردون" از این انقلاب پر از صداست.... این انقلاب بزرگ است. این انقلاب ریشه در دلها و در تاریخ و در سطح جهان مادی امروز دارد.... دنیای غرب،دنیای مسیحیت و دنیای مادیگری گرایش به اسلام پیدا میکند. اسلام از این کانون آنها را جذب میکند. (2)
سلام بر امام مهدی عجلا... تعالی فرجهالشریف
سلام بر حضرت عیسیمسیح و همه مسلمانان و مسیحیانی که به یاریش میشتابند.
سلام بر روز موعود
و لقد کتبنا فی الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون
و ان فی هذا لبلاغا لقوم عابدین
و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد و در این پیامی هست برای مردم خداپرست.
(قرآن کریم- سوره انبیا آیه 105 و 106)
پینوشتها:
1- قرآن کریم: ای اهل کتاب بیایید
از آن کلمهای که پذیرفته ما و شماست پیروی کنیم...
سوره آلعمران آیه 64
2- مقام معظم رهبری 77/9/2