سال تحصیلی و آرزوی تحول
روز اول سال تحصیلی در بیان وزیر محترم آموزش و پرورش روز ملی و« نوروز» توصیف گردید. احساس زیبایی که فارسی زبانان جهان از نوروز دارند به دلیل رویش گیاهان، سرسبزی دشتها ، تولدشکوفه ها و حیات دوباره زمین و زمان است، که انسان را نیز به شادابی و نشاط و تلاش ترغیب میکند. اگر وصف نوروز با احساس تحول و شکوفایی در نظام تعلیم و تربیت تصدیق شود، همان احساس زیبا و خاطرهانگیز را به همراه خواهد داشت.
پذیرش مسئولیت در دستگاه عظیم و زیربنایی آموزش و پرورش امری مهم و درخور تقدیر و ستایش است مشروط به اینکه حق آن به خوبی ادا شود و هیچ فرصتی از دست نرود.
اگر به همان اندازه که برخی آسیبهای فرهنگی و اجتماعی برای مردم محسوس شده و خانوادهها را نسبت به سرنوشت فرزندانشان نگران ساخته است، اقدامات مثبت و سازنده در جهت تربیت صحیح دانشآموزان نیز عملی و محسوس گردد، شعار نوروز، زیبنده روز اول سال تحصیلی خواهد شد.
مراسم بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی نیز صرف نظر از برخی ابتکارها و نوآوریهای مدارس غیردولتی، گرفتار کلیشههای ملالآور، با اصرار بر نقش غیرفعال دانشآموزان و سخن محوری مسئولانی است که نوعا بدون مخاطبشناسی و آشنایی با شرط بلاغ، در حضور انبوه دانشآموزان مدتها بر سر پا ایستاده، برای مخاطب بزرگسال سخن میگویند و البته در موضوعاتی که غالبا ناظر به مطالبات اولیاء از دانشآموزان است، و فرصتی برای بیان مطالبات دانشآموزان از اولیا تعریف نمیشود!
سند تحول آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی که چشمانداز نظام تعلیم و تربیت کشور راترسیم کرد ، فرض را بر این گذاشته است که مجریان تحول در جای جای این وزارت،آن را باور دارند و از عهده تحقق این سند به خوبی بر میآیند! اما معیارهایی که در انتصاب مدیران عالی وزارت آموزش و پرورش به کار گرفته شد اولویتهای دیگری را آشکار کرد و دغدغههایی را برانگیخت! (1)
علیرغم ناهموار بودن فضای فعلی وزارت برای تحقق سند تحول و از دست رفتن فرصتهای بسیاری در اولین سال بعد از تصویب سند تلاش مااین است که همواره خوشبین باشیم و به تحقق آن امیدوار.
از اقدامات مهمی که نقش زیر ساختی و اساسی در تحول دارد بازنگری به نظام « تربیت معلم» و روزآمد کردن معلمان و مربیان است.
آنچه که از تفاوت دیدگاه سیاستگذاران آموزش و پرورش در این زمینه برای مردم به جا مانده است، پایین آمدن تدریجی عیار تربیتی مدارس و باقیماندن اقلیتی کیفی با شهریههای بالا و البته تقاضای بسیار است، که این مدارس نیز نوعا مهمترین چشمانداز موفقیت خود را «عبور دانشآموزان از کنکور»، تلقی کردهاند! و هر سال در تابلو نوشتههای سردرب مدرسه و درگاه الکترونیکی خود به آن مباهات میکنند!
چه بسا سیاستگذارانی که بر انتخاب معلمان از بین فارغالتحصیلان دانشگاهها اصرار دارند نیز منکر اهمیت تربیت معلم در آموزش و پرورش نباشند اماچون تفاوت اساسی بین نظام درسی و تربیتی مراکز تربیت معلم (در سالهای گذشته) و دانشگاه فرهنگیان فعلی با سایر دانشگاهها ندیدهاندوخودنیزبرنامه متفاوتی نداشته اند!، برتربیت معلم درخارج ازوزارت آموزش وپرورش تاکیدورزیده اند!.
اما ناکارآمدی نظام تربیت معلم در سالهای مدیریت هر دو دیدگاه، مبنای صحیحی برای پاک کردن صورت مسئله نمیتواند باشد. وزارت آموزش و پرورش که نیاز سایر دستگاهها به نیروی انسانی را همواره بر طرف کرده است، اما چرا در تربیت نیروی واجد شرایط برای نیازهای خود سرگردان و ناتوان است؟!
بعنوان مثال: آیا تغییر نظام شناسایی و انتخاب معلم از “مراجعه” به “کشف” امری خارج از توان و محال است که نسبت به آن تغافل شده است؟!
بیش از 20 سال است که ثبت و پردازش اطلاعات درسی دانشآموزان دوره متوسطه کشور به صورت رایانهای صورت میگیرد، آیا کشف استعدادهای برجسته در امر معلمی و مربیگری و مدیریت مدارس و ثبت وپردازش آن در بانک اطلاعات ویژه این مهم، برای بهرهگیری در امرشناسایی وتربیت نیروی انسانی واجد شرایط، امری پیچیده وخارج از توان بود؟!
آیا همین امروز هم آموزش و پرورش دولت تدبیر نمیتواند در این زمینه گام بردارد؟! چگونه است که درسالهای گذشته درصد چشمگیری از استعدادهای برجسته برخی مدارس خاص مثل تیزهوشان تقدیم به دانشگاههای خارج از کشور شده اند اما استعدادهای مناسب برای امر معلمی و مربیگری و مدیریت، کشف و تربیت و به کارگیری نمیشوند؟!
اگر عزم جدی برای تحول بنیادین وجود دارد باید توجه شود که تربیت معلم با چند کتاب درسی دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد محقق نمیشود، تربیت به ظروف و ملاحظاتی غیر از کتاب و کلاس نیاز دارد.
درفرهنگ ما تربیت زبان ندارد، عمل و سلوک دارد و رویش(2) و پرورش(3) و پیرایش(4)، آن هم در رابطه محب و محبوب (5) و مرید و مراد، تا شخصیت متربی اعتلا یابد و استعدادها شکوفا شوند و اخلاق بارور گردد و معنویت ریشه دواند و رفتار به سخن آید... همان چیزی که در دانشگاههای ما یافت می نشود!! وبه همین دلیل سازمان متفاوتی رامیطلبد ولذا آموزش وپرورش ناگزیراست براساس دغدغه های خود دانشگاه فرهنگیان را طراحی نماید.
اگر وزیر محترم آموزش و پرورش نسبت به رشد و تربیت “نسل ظهور” احساس مسئولیت میکند ناگزیر است نظام تربیت معلم را براساس اقتضائات نظام تعلیم وتربیت اسلامی وسندتحول سازماندهی نماید، و دانشگاه فرهنگیان را فراتر از محلی برای انتقال مفهوم چند کتاب از مخزن حافظه مدرس به مخزن ذهن دانشجو معلم، متحول سازد.
تربیت معلم براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، مهندسی خاص خود را میطلبد و نمیتواند اقتباسی از مدلهای «غیربومی» باشد. اساتید تربیت معلم باید متمایز از اساتید متعارف بعضی ازدانشگاهها، ومصداق استاد عامل متقی و مراقب و موالی و مقبول باشند و زیبنده وصف «مراد» برای مرید. این موضوع و ساز و کارهای آن در مقال دیگری میتواند به تفصیل مورد بررسی واقع شود تااهمیت «نقش تربیتی معلم» در مدرسه بیش از پیش تبیین گردد. وهمه مسئولیت معلمی بانتقال مفهوم یک کتاب تنزل نیابد.(6)
روز آمد شدن معلمان فعلی نیز نیازمنداعتلای توانمندیها، پرورشها و پیرایشها و آموزشها و آزمونهایی است که وزارت آموزش و پرورش لازم است آن را تدبیر نماید. از جمله اینکه جای خالی یک شبکه ارتباطی فعال با جامعه معلمان و مربیان و مدیران مدارس به شدت احساس میشود. شبکهای که مستمرا اخبار مهم آموزشی، پرورشی، اصلاحات و تغییرات کتب درسی، خلاقیتها، نکات تربیتی، خدمات رفاهی، دستورالعملهای مهم وپیامهای آموزشی... را اطلاعرسانی کند و احساس تعلق خاطر و پیوستگی و مسئولیت معلمان را تقویت نماید.
اما افسوس که عمر انتصابات سیاسی و جناحی کوتاه است و مدیران عالی ازاین قبیل نوعا به تغییراتی علاقمند هستند که زودبازده باشد و محصول آن در کارنامه دوره مدیریت خودشان درج گردد و مبادا مدیر بعدی از آن بهرهمند شود! در صورتی که در حوزه مسائل فرهنگی و خصوصا تعلیم و تربیت، تغییر و تحول بنیادین امری دیربازده است و تحمل دوره کاشت و داشت (قبل از برداشت) اجتنابناپذیر است.
دستگاه عظیم آموزش و پرورش به دلیل جمعیت عظیم کارکنان و معلمان و دانشآموزان و قدرت تاثیر بر خانوادهها، همواره برای طالبان آراء مردم، به چشم یک فرصت ممتازدیده شده است!
اگر منتخبانی که برای دستیابی به آراء مردم به هر آویزهای چنگ میزنند با کاهش سن رایدهندگان در دورههای گذشته، نظام تعلیم و تربیت کشور را به صحنه تاخت و تاز سیاسی تبدیل نمیکردند، اگر فشارهای سیاسی و دخالتهای جناحی صورت نمی گرفت وهمواره تربیت صحیح دانش آموزان دراولویت کارمدیران عالی این وزارت بود، «35 سال» فرصت کمی برای تحول بنیادین و سرنوشتساز، نبود. تحولی که مسیر توسعه کشور و شکوفایی ظرفیتهای علمی،اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را در دهههای گذشته هموارترمیساخت، وامروزشاهددرخششی به مراتب بیشتردرعرصه های داخلی وبین المللی بودیم باتوان مقاومت بیشتردربرابرتحریمهاوتهدیدها.
اما بنظرمیرسد نگرش به مدیریتهای این دستگاه عظیم وزیربنایی کشور، به عنوان “طعمه سیاسی” همچنان به عنوان یک آسیب جدی(7)، ملاحظاتی دیگری غیر از تحول را دراولویت قرارداده است ، که خسارت آن را ملتی بزرگ از عمر ارزشمند فرزندان خود باید بپردازند و نشانههای آن را با نزدیک شدن انتخابات بعدی ، میتوان مشاهده کرد.
همزمانی شروع سال تحصیلی با هفته گرامیداشت دفاع مقدس در سالی که به نام فرهنگ نیز نامگذاری شده است، در دولتی که با وعده تدبیر، امیدوارمان ساخته است دو موضوع را بیشتر خاطرنشان میسازد:
یکی اینکه آیا وزارت آموزش و پرورش در برابر جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن، برنامه دفاعی برای حفاظت از دانشآموزان و معلمان تعریف کرده است؟ یا چنین مسئله مهمی مورد غفلت واقع شده است؟ آیا قرار است در هفته دفاع مقدس به توصیف و گرامیداشت قهرمانان خود در سپاه و ارتش و بسیج در مقاومت هشت ساله (67-59) بسنده کنیم و یا با تغییریافتن عرصه جهاد به حوزه فرهنگ، قدرت نرم خود را ارتقاء بخشیم و برنامههای دفاعی و حتی پیشروی فرهنگی را در رزمایشی از نوع خود و به مناسبت آغاز سال تحصیلی وبازگشایی مدارس به نمایش بگذاریم.
اگر مدیران عالی آموزش و پرورش به مثابه افسران فرهنگی مجهز و ممهز نباشد، اگر مدرسه به عنوان دژ مستحکم فرهنگی ساماندهی نشده باشد، اگر معلمان و مربیانی توانمند برای مقابله با جنگ نرم پرورش نداده باشیم، اگر معاونت پرورشی و تربیت بدنی تجزیه شده و به حاشیه رانده شده باشد، سخن گفتن از گرامیداشت دفاع مقدس در مراسم بازگشایی مدارس از باب تیمن و تبرک بلامانع است!
موضوع دوم اینکه فرماندهی بزرگترین دستگاه زیر ساختی فرهنگ کشور در شرایط تاریخی بسیار مهم فعلی و مواجهه با جنگ نرم دشمن، تنها با توکل به خدای متعال و مدیریت جهادی متصور است و مدیریت جهادی نیز اقتضائات خود را دارد و ابتکار امام خمینی قدس سره در تاسیس بسیج، به کارگیری نیروهای مومن و آفرینش تجربه مدیریت جهادی در عرصه دفاع مقدس و دوره سازندگی و جهاد فرهنگی، به عنوان یک روش آزموده شده موفق، پیش روی ماست.
پینوشتها:
1- مقام معظم رهبری: (در انتخاب مدیران) اولویت با نیروهای جوان، با نشاط، پرانگیزه، متدین و کسانی است که مسئله آنها در آموزش و پرورش همان «مسئله اصلی» آموزش و پرورش باشد یعنی تربیت انسانها. 93/2/17
2- انبات: قرآن کریم سوره آلعمران آیه 37
3- اصطناع: قرآن کریم سوره طه آیه 41
4- تزکیه: قرآن کریم سوره جمعه آیه 2
5- قرآن کریم : والقیت علیک محبة منی ولتصنع علی عینی- سوره طه آیه 39
6-مقام معظم رهبری: معلم دانش مِی آموزد،تفکرمی آموزد،اخلاق ورفتارهم مِی آموزد.آموختن رفتار واخلاق ازقبیل آموختن دانش نیست که فقط انسان ازروی کتاب بخواند.درس اخلاق راباکتاب نمیشودمنتقل کرد.بیش ازکتاب وبیش اززبان رفتار موثراست 93/2/17
7- مقام معظم رهبری: داشتن نگاههای جریانی و سیاسی و حزبی و جناحی و این چیزها برای آموزش و پرورش “سم” است 93/2/17