
گاهی خداوند برای بندگان شایسته خود «دشمنتراشی» میکند. این کفرگویی نیست بلکه یکی از سنتهای الهی است. چنین اقدامی از سوی خدای حکیم، نه از سر دشمنی با بندگان که از جهت خیرخواهی برای آنان است. کسانی که با قرآن و مفاهیم حیاتبخش آیات آن، انس دارند این ادعا را تصدیق میکنند. بصیرت سیاسی در فهم نحوه تنظیم رفتار ما با دشمنان خارجی، از آیات مربوط به این ادعا، سرچشمه میگیرد. اما چرا خدای متعال در مسیر زندگی بندگان مومن خود عواملی را برای مزاحمت و مخالفت به وجود میآورد که موجب میشود از حرکت بازایستند یا گاهی دچار ترس و وحشت شده و تسلیم میشوند یا به همان راهی که دشمن تحمیل میکند تغییر مسیر میدهند.شگفتآور اینکه هرچه این بندگان مومنتر و به حقیقت نزدیکتر، دشمنتراشها و مزاحمتها و مخالفتها بیشتر و گستردهتر! پیامبران الهی از یک سو مامور نشر و ابلاغ معارف الهی هستند و از سویی دیگر دشمنان و مخالفانی در مسیر آنها قرار داده میشود تا با عزمی بیشتر و ارادهای استوارتر بر ماموریت خود پافشاری کنند.